۱۳۸۷ آذر ۱۶, شنبه

جایگاه سنت در معماری قرن بیستم ژاپن (1)

1. مقدمه

یکی از دغدغه های موجود در معماری امروز ایران جایگاه واقعی سنت در معماری و تبیین شرایط آرمانی آن است. از یک طرف برخی از معماران برای همگام شدن با پیشرفت های معماری دنیا سعی می کنند تا با کپی برداری از نمونه های غربی، معماری ایران را در سطح و یا نزدیک به همتای غربی خود قرار دهند و از طرفی دیگر گروهی برای ایجاد یک هویت ایرانی در معماری سعی می کنند تا با الگو قرار دادن گل هایی انگشت شمار از گلزار معماری بومی ایرانی تحت عنوان معماری اسلامی ویا ایرانی هویت ملی به بناهای مخلوق خود دهند. و در یک کلام شاید بتوان گفت که معماری امروز ایران در دنیایی از بلاتکلیفی میان سنت و مدرنیزاسیون غوطه ور است.

در این مقاله با توجه به شرایط حاکم بر معماری ایران، به بررسی رابطه دو عنصر سنت و مدرنیزاسیون در معماری ژاپن پرداخته می شود. به امید آنکه تجربیات ژاپن روزنه ای باشد در پیدا کردن راهکارهایی در عرصه معماری ایران. همواره از ژاپن به عنوان کشوری یاد می شود که با حفظ سنت ها و فرهنگ بومی، تبدیل به یکی از صنعتی ترین و پیشرفته ترین کشورهای دنیا شده است. در حوضه معماری نیز ژاپن توانسته است با استفاده از جدید ترین تکنولوژی های روز، معماری را خلق کند که از مبانی فکری شرقی و خواص ژاپن پیروی می کند و از این رو سبکی منحصر به فرد را به دنیای معماری عرضه کرده است. ژاپن معروف به کشوری است که توانسته میان سنت، پیشرفت یا مدرنیزاسیون یک تعادل و تعامل مثال زدنی ایجاد کند. در این مقاله چگونگی این تعامل مورد بررسی قرار می گیرد.

در این مقاله سعی می شود ابتدا با یک نگاه گذرا به تاریخ معماری معاصر ژاپن چگونگی مدرنیزاسیون در ژاپن روشن کرده، سپس چگونگی پیدایش افکار سنتگرایانه در ژاپن مورد بررسی قرار گرفته، و در ادامه جریان های فکریی که در اشاعه سنت در معماری مدرن نیمه دوم قرن بیستم نقش داشتند مورد بررسی قرار می گیرند. و با بررسی عنصر « ستون» به عنوان یک عنصر سنتی که در معماری مدرن ژاپن مورد توجه بسیار قرار گرفته است، چگونگی استفاده از عناصر سنتی در معماری مدرن ژاپن تحلیل می شود. و در پایان جمع بندی کلی ارائه می شود.

2. آغاز مدرنیزاسیون معماری ژاپن

ژاپن بعد از یک دوره 400 ساله ای که درهای کشورش را به روی تمام دنیا بسته بود و اجازه ورود به کمتر خارجی را می داد. از اوسط قرن نوزدهم با روی کار آمدن دولت میجی[1] به یک باره درهای کشورش را به سوی دنیای خارج باز می کند. چرا که دولت جدید معتقد بود تنها شرط لازم و کافی برای رشد و پیشرفت، پیروی و تقلید از غرب است. نظامیان سامورایی قدرت را از دست داده و امپراتور به عنوان مظهر قدرت شخص اول کشور می شود. برای کسب علم و دانش روز ، دانشجویان به اروپا فرستاده می شوند و تغییرات زیادی در روش و آداب و رسوم زندگی مردم ایجاد می شود. مردم تشویق به استفاده از لباس های غربی به جای لباسهای سنتی ژاپنی می شوند. این تغییرات در خصوصی ترین امور زندگی افراد مانند آرایش مو تا عمومی ترین امور از قبیل ساختار حکومتی اعمال می شود. معماری نیز از این قاعده مستثناء نماند، دولت تصمیم می گیرد که کلیه مدارس و ساختمان های دولتی را به سبک اروپایی بسازد. ژاپنی ها به وسیله مهندسین اروپایی روش ساخت و استفاده از آجر را یاد می گیرند. تاسیس اولین مدرسه معماری در ژاپن در سال 1875 و دعوت از معماران اروپایی برای تدریس در این مدرسه از موثر ترین کارها در جهت غربی کردن معماری ژاپن است که در این دوره صورت می گیرد. بنا های زیادی از این دوره به بعد در تقلید از سبک های گوتیک و نئوکلاسیک اروپایی باقی مانده است .

3. توجه مجدد به سنت

پس از این دوره افراطی مدرنیزاسیون و غربگرایی ، جامعه ژاپن برای اولین بار زمانی احساس نیاز به سنت می کند که خود را در رقابت با کشورهایی اروپایی در حد یک قدرت منطقه ای و بین المللی می بیند. وقتی برای رسیدن به منابع بیشتر از مرزهای خود بیرون رفته و سعی در تسلط بر همسایگان خود می کند، دولت ژاپن اهمیت نشان دادن هویت مستقل و متفاوت خویش در رقابت با کشورهای اروپایی را برای اولین بار درک می کند و بهترین راه برای نشان دادن این تفاوت تکیه بر سنت و فرهنگ شرقی آسیایی خود می بیند. بنابراین از اوایل قرن 20 میلادی به بعد، اولین حرکت های سنت گریانه در معماری مدرن ژاپن با حمایت مستقیم دولت آغاز می شود. با یک بررسی اجمالی می توان حرکت های سنت گرایانه معماری ژاپن در قرن بیستم را به سه دوره تقسیم کرد. در این سه دهه معماران ژاپنی بیشترین بهره را از سنت می برند. نقطه اشتراک این سه دوره را نیز در بحران هویتی دانست که در این دوره جامعه ژاپن را در برگرفته بوده است. دو دهه اول مربوط به قبل از جنگ جهانی دوم بوده و دوره سوم مربوط به سالهای 50 و در دوران معماری مدرنیسم ژاپن است.

دوره اول دهه 1910 است. از معروف ترین ساختمان های این دوره می توان به ساختمان های پارلمان و موزه جواهرات مجی جینگو[2] [ تصویر شماره1] اشاره کرد. در این دوره ساختمان پارلمان با کانسبت یا مفهوم «سبک معماری آینده ژاپن» بنایی به سبک معماری غربی با تلفیقی از فرم های سنتی معماری ژاپنی است. در ساختمان موزه جواهرات مجی جینگو نیز که در سال 1915 تکمیل می شود سازه ای سنگی، بامی شیب دار به فرم بامهای معابد بودایی دوره ادو را نگاه داشته است. ساختمان های سنت گرا در این دوره داری سه ویژگی شاخص بودند 1) استفاده از فرم های سنتی بدون هیچ کم کاست 2) نگاه تک بعدی به سنت ( فقط از فرم های معماری معابد بودایی دوره ادو به عنوان فرم های سنتی استفاده می شد.) 3) استفاده ازجدیدترین تکنولوژی روز ساختمان سازی غربی. بدین ترتیب از دوره های میانی می جی استفاده از فرم های سنتی در ساختمان رواج می یابد. که همگی داری سه ویژگی بالا هستند. در روش به کارگیری سنت در این دوره فقط از فرم های سنتی در ساختمانهایی با کاربردها و سازه های جدید استفاده می شد و بیشترین استفاده از فرم های سنتی در این روش تلفیقی در نمای ساختمان بودند. و یکی دیگر از ویژگی های شاخص این آثار در این است که فرم های سنتی ژاپنی را به روشی کاملا کلاسیک غربی در نمای ساختمان به کار می گرفتند.

دوره بعدی سنت گرایی در معماری ژاپنی دهه1930 می باشد، دوره ای که ژاپن خود را برای جنگ جهانی دوم آماده میکند و از کره تا قسمت هایی از چین را تحت استعمار خود درآورده بود. در مسابقه های برگزار شده در دهه چهارم قرن بیستم از قبیل موزه کیوتو یا موزه ملی توکیو [تصویر شماره2] موضوع های : «علایق ژاپنی» و «علایق غربی» از اهمیت خاصی بر خوردار بودند. و از طرف دیگر بر استفاده از سازه بتن آرمه و یا ترکیبی از استیل و بتن آرمه تاکید شده بود. در مسابقه موزه ملی توکیو طرحی برنده می شود که بر پایه تلفیقی از فرم های سنتی و تکنولوژی پیشرفته روز پیشنهاد شده بود. از آنجایی که این نوع معماری وسیله ای برای نشان دادن عظمت امپراتوری ژاپن بود، بعدها از این سبک به عنوان «سبک امپراتوری» یاد می شود. معماری این دوره نیز سبکی تلفیقی از سبک معماری کلاسیک غربی است که در آن از فرم های سنتی ژاپن استفاده شده است و از این نظر در راستای معماری دهه 1910 می باشد. به دلیل تلفیقی بودن معماری این دو دوره دارای کمتر بوده و این سبک ها در راستای تقلید از معماری غربی قابل تحلیل هستند.

همانگونه که در فصل دوم اشاره شد حس عقب ماندگی دلیل محکمی برای تقلید بدون کم و کاست از مدل پیشرو و غربی را فراهم می کند. ولی بعد از مدتی که ژاپنی ها توانستند تا حدودی فاصله خود را از نظر علمی اقتصادی با کشورهای غربی کم کنند و در جایگاهی قرار گیرند که به عنوان رقیب این دول در صحنه بین المللی نقش ایفا کنند. اهمیت توجه به فرهنگ گذشته خود را درک کرده و سعی می کنند با استفاده از معماری هویت گذشته خود را بازسازی کنند.

روش تلفیقی که برای احیای سنت در این دو دوره بکار می رود، بسیار شبیه به سبک های معماری کلاسیک و یا نئو کلاسیک اروپایی است. از آنجایی که این سبک ها نوعی سنت گرایی در معماری اروپا به حساب می آیند. ما شاهد آن هستیم که سنت گرایان ژاپنی نیز در معماری خود روش جدیدی را خلق نکرده و حتی با استفاده از تناسبات معماری نوع غربی و تنها با جایگزین کردن بعضی از فرم ها با نوع ژاپنی آن سعی در تبلور سنت در معماری خود را داشتند. چنین روشی بیشتر از آنکه نشان دهنده معماری سنتی ژاپن باشد نشان دهنده قدرت نفوذ بسیار بالای فرهنگ اروپایی در ژاپن بوده و کمترین خلاقیت را می توان در آن یافت.

همین نوع رویکرد به سنت را ما نیز در معماری اوایل دوره پهلوی می بینیم. در این دوره نیز حکومت حاکم بر ایران برای ایجاد یک هویت ملی از فرمهای معماری باستانی و سنتی را به روشی کاملا کلاسیک در بنا های خود بکار می گیرد. در معماری این دوره از ایران نیز نقش حکومت در ترویج معماری التقاطی بسیار واضح و روشن است. در ایران و ژاپن اوایل قرن بیستم فرم هایی از معماری سنتی به روشی کلاسیک اروپایی ترکیب شده و سبکی التقاطی را برای استفاده از سنت در معماری خود به کار می گیرند. از دیگر اشتراکات معمار این دوره ایران و ژاپن در انتخابی بودن تعریف سنت دانست. بنا هایی که به عنوان معماری سنتی معرفی می شود انتخابی و گزینشی است و بنا بر سیاست ها حاکم در ایران که می خواهد نقش اسلام را در جامعه کمتر کند بیشتر به فرمهای باقی مانده از ساختمان های هخامنشی تاکید می کند. در ژاپن نیز معماری معابد بودایی به عنوان معماری سنتی که باید احیا شود مورد توجه قرار می گیرد.


[1] - 明治 Meiji نام دولتی که بعد از پایان حکومت سامورایی ها در ژاپن ایجاد می شود. حکومت دیکتاتوری که در آن امپراتور بالاترین قدرت نظامی سیاسی کشور بود. قابل توضیح است که در دوره حکومت سامورایی ها در دوره ای که به نام دوره ادو (Edo) معروف است امپراتور تنها نقشی تشریفاتی داشته و کمترین قدرت نظامی سیاسی نداشته است.

[2] - 明治神宮 Meji Jingu

۱ نظر:

پنگوئن گفت...

به به می بینم که اینجا هم حالی آمد...
اما چرا متنت اینقدر آشفته هست! یه دستی رو سر روش بکش.
احتمالا سیستم عاملی که از اونجااین پست رو فرستادی فارسی نداشته.
به هر حال این نوشتت خیلی به هم ریخته هست.